سنگینی بی باری

آیا به دنیا آوردن بچه خودخواهی والدین هست؟؟

1392/10/3 10:33
نویسنده : الهام زمانی
1,131 بازدید
اشتراک گذاری

 

خدایا من نمیدونم چی کار کنم ؟؟

نذر کنم ؟ گریه کنم ؟ توبه کنم؟ غصه بخورم؟ داد بزنم؟ جیغ بزنم ؟ توسل کنم؟ گدایی کنم؟ فحش بدم ؟ کفر بگم ؟داد بزنم؟ قربونی کنم؟ ذکر بگم ؟؟

چی کار کنم به درد دلم گوش بدی؟؟

خدایا مگه من غیر از تو کی رو دارم؟؟

خدایا

این افکار مالیخولیایی دست از سرم بر نمیداره.

گاهی عذاب وجدان میاره ، گاهی عصبانیت ، گاهی غصه و گاهی سرخوردگی.

فکر این که به دنیا آوردن یه کودک مسئولیت سنگینی هست و انسان نسبت به اون فرد یعنی بچه و همینطور جامعه مسئول هست ، ترس آدم رو بیشتر میکنه .

اوایل ازدواج همش فکر همسرم رو می کردم . همسرم گناه داره که از حالا زیر بار مسئولیت قرار بگیره  ممکن هست که زیر بار مسئولیت بشکنه ولی بعدش به مرور زمان بعد از چند سال ترس از اینکه بچه ممکن هست زندگی ادم رو متحول کنه و دیگه کارهایی رو که دوست داره رو نتونه انجام بده یا ممکن هست که نتونه از پس نیازهای بچه بربیاد و شرمنده بشه دست از سرم بر نداشت.

چند سال که از ازدواجم گذشت کم کم جای خالی بچه رو بیشتر احساس میشه . وقتی خونه باشی و کاری برای انجام دادن نداشته باشی .اون وقت هست که جای بچه بیشتر خالی نشون میده.

به هر حال کاری هست که تا حالا انجام میشده ولی خدا تا حالا نخواسته . زمان هرچی بیشتر میگذره حس کمبود بیشتر میشه ولی ترس هنوز هست.

نکنه بچه بزرگ بشه و بگه تو با چه اعتماد به نفسی من رو به دنیا آوردی ؟

نکنه بچه بزرگ بشه و خوب تربیت نشه؟

نکنه بچه بزرگ بشه و من رو تنها بزاره یا از من متنفر بشه یا برای جامعه مضر باشه یا ...

خدایا

وقتی به اطرافم نگاه میکنم و دیگران رو می بینم که بدون هیچ فکری در مورد اینده  حامله میشن غبطه میخورم.ولی واقعا از ته دل نمی تونم نسبت به بچه های دیگه بی تفاوت باشم.وقتی می بینم یا میشنوم که یکی بدون درمان حامله شده و خدا جونم تو بهش نی نی دادی یا کسی بعد از سالها اقدام و درمانهای جور وا جور بالاخره قابل ِ مادر شدن دونستی خیلی خوشحال میشم میفهمم که هنوز لطف و بخشش خودت رو از زمینیان نگرفتی و هنوز به بنده هات محبتت رو عطا میکنی .

خدایا شکر

 من با همه ترسم جلوی بچه دار شدنم رو نگرفتم . این حکمت خداست که تا حالا نخواسته من بچه دار بشم

گاهی که بهش فکر میکنم میگم نکنه من گناه کردم و دارم تقاص گناهم رو پس میدم.

خدایا اگه من گناه کردم چرا باید همسرم تقاص پس بده؟

خدایا ؟؟؟

گاهی خودم رو دلداری میدم که خوب همه ما از نسل قابیل هستیم . از هابیل نسلی نمونده . ادمهای خوب شاید مثل هابیل بچه دار نمیشن .

خدایا این افکار مالیخولیایی چیه ؟؟

دیشب همسرم برای اولین بار بهم گفت همه دوستام و همسن و سال هام بچه های بزرگ دارن . فکر کنم فقط من هنوز بچه ندارم دیگه باید هر شور شده بچه دار بشیم.

به هر حال همسرم 36 سالش شده و فکر میکنم این حقش هست که پدر بشه ولی تا خدا نخواد برگ از درخت کنده نمیشه ...

بعضی وقتا به خودم میگم نباید به زور از خدا چیزی رو خواست .یاد یکی از آشناها افتادم که بعد از 15 سال خدا با کلی مصیبت و درمان بهش بچه داد ولی تا اومدن طعم بچه رو بِچِشَن تو همون سال اول پدر بچه سکته کرد و مُرد.

خدایا من نمی خوام تعیین تکلیف کنم ولی حکمت تو بالاتر از درک و فهم ما هست . شاید من دارم امتحان میشم. شاید خدا داره صبر من رو میسنجه . خدایا من بچه بدون همسرم رو نمی خوام . خدایا اگه بهم بلاخره بچه میدی سامش رو بده.

خدایا نمی دونم عقل من به حکمت تو نمی رسه

خدایا به درد دل همه بنده هات برس

خدایا بنده هات این پایین منتظر گوشه چشم لطف تو هستن .

خدایا من اگه از تو نیازم رو نخوام از کی بخوام ؟؟؟

خدایا تو خدایی من بنده هستم غیر از تو کسی به داد من نمیرسه خدا جونم .

بنده بی مقدار و پر ادعای تو هستم

به امید لطف و کرم و عطای تو

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان علی
3 دی 92 10:34
الهام عزیزم از درگاه خدا ناامیدی نیست من دختر عمه ای دارم که 12 سال از ازدواجش میگذره و خدا الان صلاح دونسته و بهش یه بچه داده . انشاالله تو هم به همین زودی ... اصلا غصه نخور و استرس نداشته باش چون همینا حاملگی را به تاخیر میندازن . تو ولایت ما میگن به خودت برس روغن زرد بخور نمی دونم زرده تخم مرغ ولایتی(محلی) با عسل بزن بخور و از این حرفا
بژانه
3 دی 92 13:39
الهام عزیز اروم و امیدوار باش گلم.سنت هم بالا نیست نگران نباش.ولی حتما یک ماه رو استراحت کن اصن یه موقع می بینی طبیعی باردار شدی.دختر تقریبا هم سن هستیم من یک سال کوچکترم.الان دخترها تازه 35 سالگی نامزد می کنندبابا بی خیال اینقدرها هم دنیا جدی نیست اگرچه خودم خیلی مواقع خیلی جدی می گیرمش ولی هرچی کم استرس تر زودتر نتیجه می گیری گلم.
پرتو
3 دی 92 13:55
مامان محمدسروش
3 دی 92 14:36
سلام الهام جان! یه پشنهادی براتون دارم اونم اینه که شما کلی دارو و درمان شیمیایی کردید یه سر به این پزشک های طب سنتی بزنید مثلا دکتر کردافشاری و یا دکتر خیراندیش و ... امیدوارم هرچی که برات خیره پیش بیاد.
زری مامان مهدیار و صدرا
4 دی 92 9:58
عزیزم امیدوارم خدای مهربون در بهترین روزای زندگیت یه نی نی نازنین و سالم بهت عطا کنه و دل نازنینت رو شاد کنه خوش به سعادتت که اینقدر توکل داری و بنده ی خوب خدا هستی
نازبانو
10 دی 92 16:27
ایشالله هیچ کس منتظر نمونه